موسیقی مورد علاقه خود را چند بار در روز گوش می دهید؟ شما هم مثل من هنگامی که استرس دارید یا با فشار زندگی روبرو هستید، به سمت موسیقی گوش دادن میروید؟ در این مقاله میخواهیم تاثیرات مفید یا مضر بودن موسیقی بر بدن و مغز را بررسی و یک پا فراتر از آن بگذاریم. پس با ما تا آخر همراه باشید.
موسیقی هنری ترکیب یافته از صداها با کششهای متفاوت است.
عوامل تشکیل دهندهی آن شامل ریتم (وزن) و ملودی (آهنگ) است. کلمه موسیقی در اصل واژه ایاست یونانی، برگرفته از Mousika و مشتق از کلمه Muse نام یکی از 9 الهه حافظ شعر و هنرهای یونان باستان.
موسیقی هنر بیان و انتقال احساس از طریق صوت و آواست.
مانند نقاشی که برای انتقال احساسات از هنر کشیدن استفاده می شود. ودر ادبیات پارسی کهن به آن خنیا می گویند، که طبق تعریف آن فعالیت یا حرفهای است که از صدا یا سکوت تشکیل می شود.
خونیاک از لغت اوستایی هونواک گرفته شده اسـت. هونواک از دو بخش هو «بـه معنای نیک و خوش» و نواک «بـه معنای نوا» ساخته شده اسـت کـه مجموعه هونواک را میتوان نوای خوش معنی کرد.
در تحقیقات متعددی که روی واکنش مردم هنگام گوش دادن به موسیقی انجام شده است، هنگامی که شما به آهنگ مورد علاقه خود گوش میدهید، بدن علائم بر انگیختگی احساسات چون گشاد شدن مردمک چشم، بالا و پایین رفتن فشار خون و جالبتر از همه ، خون بیشتری روانه پاها میشود و شاید به همین خاطر است که با ریتم پاهای خودمان را تکان میدهیم.
تعریف موسیقی از دیدگاه بزرگان این عرصه
ارسطو: موسیقی یکی از شاخههاي ریاضی است.
افلاطون: موسیقی یک ناموس اخلاقی اسـت کـه روح بـه جهانیان، بال به تفکر، جهش بـه تصور، و ربایش بـه غم و شادی و حیات بـه همه چیز میبخشد. موسیقی، روح انسان را مناسب و هماهنگ میکند و استعداد پذیرش عدالت را در وی برمیانگیزد.
فارابی: موسیقی علم شناسایی الحان و شامل دو علم اسـت؛ علم موسیقی عملی و علم موسیقی نظری.
ذات موسیقی صدا و حرکت اسـت. پدیدههاي طبیعی مانند صدای آب، وزش باد، صدای برگهای درختان و … آواهاي طبیعی موسیقی هستند. این امر نشان میدهد کـه موسیقی پدیدهای طبیعی اسـت کـه در فطرت انسان و در تمام فرهنگها و جوامع وجود دارد.
تاثیر موسیقی بر مغز
قطعات موسیقی بر اساس ریتم، دارای ارتعاشات خاصی است که موجب تحریک سلولهای عصبی شده و باعث تحریک احساسات و انگیزه در فرد می شود.
موسیقی باعث تحریک قوهی یادگیری میشود و می تواند در درس خواندن و نوشتن کمک کند. مثلا با گوش دادن به موسیقی با ریتم تند انرژی منفی و خستگی از بین می رود و موسیقی آرام، فرد را ریلکس میکند.
موسیقی برای همه سنین مفید است. اگر دقت کنید از همان دوران کودکی ما با صدای شنیدن قلب مادرمان آرام می شویم. موسیقی مورد علاقه هرفرد می تواند در کارها، تمرکز و ذهنی آرام را به ارمغان بیاورد.
به همین خاطر در برخی از کشورها مانند آمریکا، بیش از یک قرن است که آموزش موسیقی ارائه میشود.
بین دو فرد با میزان هوش و آیکیو یکسان فردی کـه موسیقی را فرا گرفته اسـت دارای سرعت یادگیری بیشتر اسـت. چون کودک در خلال نواختن و تمرین موسیقی، قوه تفکر خود را به کار میاندازد و از طریق تمرکز و تفکر بـه تمرین می پردازد.
طبق تحقیقات یک موسیقیدان آلمانی، بچههایی که حداقل سه سال آموزش نوازندگی یک ساز را دارند، از نظر شنوایی دارای دایره لغات و تواناییهای استدلال غیر کلامی بهتری هستند.
موسیقی میتواند باعث افزایش هرمون دوپامین در مغز شود که این هرمون سبب کاهش نگرانی و استرس در آدمها میگردد. به این دلیل که موسیقی از طریق آمیگدال که متصل به مغز و در برگیرنده قسمت احساسات است منتقل میشود.
موسیقی چگونه عمل می کند؟
بسته به ساختار مغز هر فرد همچون ارتباط کلامی، موسیقی هم نوعی انرژی است که علاوه بر مغز بر تمام اعضای بدن می تواند تاثیر بگذارد. در واقع این ساختار مغزی انسان است که مشخص میکند کدام نوع موسیقی فعالیتهای مضر بیولوژیکی بدن را کاهش دهد. به همین خاطر تاثیرات موسیقی بر هر فرد متفاوت است.
در برخی افراد، موسیقی تحرک در بخش عضلات بدن به وجود می آورد. این امر در کودکان با تاثیرات بیشتری همراه است.
محققان دریافتند که گوش کردن به موسیقی شاد و بدون کلام میتواند منجر به افزایش تعادل روحی و عاطفی کودکان شود و باعث احساس لذت، افزایش هوش، روحیه مثبت و شادی در آنها شود و باعث توانایی فردی کودکان می شود.
موسیقی به ویژه با ضرب اهنگ۶۰ در دقیقه، روی فرکانس و دامنه امواج مغزی اثرات مستقیمی دارد به طوری که میتوان این اثرات را به وسیله الکتروآنسفالوگراف اندازه گیری کرد.
اثرات موسیقی بر بدن به قدری است که میتواند سیستم تنفسی، مقاومت پوست و حتی سیستم هورمونی بدن را تحت تاثیر قرار دهد. به همین دلیل است که اکثر ناقلان، داستانها را با ریتم خاصی نقل میکنند تا بتوانند هزاران خط آن را حفظ کنند.
موسیقی از طریق ریتم به همسانسازی اعمال حیاتی بدن میپردازد و به ایجاد حالت روانی خاص و به دنبال آن افزایش شناخت و خلق تواناییها منجر میشود. موسیقی در طبیعت دارای ریتم زیبا، دلنشین و بسیار روحنواز است که این اثرات بالقوه بر گیاهان و حیوانات نیز به اثبات رسیده است.
آیا موسیقی هم می تواند مضر باشد؟
موسیقیدانها نتهایی را که تولید میکنند، میتواند کوک یا ناکوک باشد. مثلا با قرار دادن نت (( لا )) برابر با 440 هرتز سایر نتها بهدست میآید و ساز کوک میشود. هرچه نتها زیر یا بمتر باشد ناکوکتر است. امروزه 440 هرتز جزء استاندارد جهانی است.
برایان Brian T. Collins موزیسین و محقق میگوید: نت A (440 هرتز) با اینکه استاندارد جهانی است اما با انرژی، ریتم و هارمونی طبیعت در تضاد است.
همین تاثیرات کوچک باعث تغییرات زیادی بر روح و روان انسان می شود. طبق گفته ریچارد هایسکن روزنامه نگار هلندی، موزیکهایی که روی 432 هرتز ساخته میشوند، لطیفتر و درخشانتر هستند به خاطر وضوحی که در آنهاست، شنیدن آن بر گوش انسان سازگارتر است.
طبق برسیها این فرکانس تاثیر بسیاری روی چاکرای قلبی میگذارد. بنابراین می تواند تاثیرات بسزایی بر روی بدن و روح بگذارد.
طبق تحقیق موزیسین و محقق بین المللی آناندا بوسمن هنگامی که دو فرکانس 440 و 432 برای آب پخش میشود، شکل آنها تغییر میکند که در آن آزمایش 432 هرتز بسیار منظم و زیباس اما 440 هرتز اینگونه نیست. به همین خاطر است که موسیقی بر بدن ما تاثیر میگذارد زیرا 3/2 بدن ما را آب فرا گرفته است.
اما سؤالی که پیش میآید این است که باتوجه به اهمیت این تیونینگ و فواید استفاده از این فرکانس، چرا موسیقی مدرن و امروزی استفاده از آن را تقریباً فراموش کرده است؟ در سال 1885 تصمیم گرفته شد که 440 هرتز فرکانس استاندارد جهانی شود.
طبق تصمیم جوزپه وردی نامه ای به کمیسیون در یک سال قبلش به دولت ایتالیا ارسال کرد اما تلاش آن ناموفق بود اما در سال 1917 در فدراسیون موزیسین های آمریکا آن را به ثبت رساند و در 1940 با ساختن موزیک هایی با این تیونینگ آن را جهانی کرد. در نهایت در سال 1953 این فرکانس استاندارد iso16 را کسب و فرکانس 432 به فراموشی سپرده شد.