بازاریابی محتوا در تاریخ برای اولین بار توسط شرکت لاستیک سازی میشلِن در سال ۱۹۲۰ استفاده شد. این کمپانی کتابچهای منتشر کرد که در مورد نحوه تولید لاستیک، نحوه استفاده از آنها، انواع لاستیک و اطلاعاتی از این دست را در آن به مشتریان خود ارائه میداد. انتشار این کتابچه موجب افزایش فروش این شرکت شد.
بنابراین میتوان نتیجه گرفت که شما با دادن اطلاعات به مخاطب آنها را به نوعی مدیون خود میکنید. در واقع آدم ها به خاطر دانش و اطلاعاتی که به آنان میدهید به شما علاقهمند میشوند.
در دنیای بازاریابی آنلاین، بازاریابی موتور جستجو و بازاریابی محتوا،”محتوا پادشاه است“ جملهای است که به کرات شنیده میشود. باوری که در پشت این جمله است میگوید: محتوا، به ویژه متن آن در موفقیت یک وب سایت نقش کلیدی دارد.
جمله ”محتوا پادشاه است“ درواقع اولین بار توسط بنیانگذار مایکروسافت بیل گیتس در سال ۱۹۹۶ در یک مقاله به کار برده شد. بیل گیتس در آن مقاله اینترنت را به عنوان بازار جدیدی برای محتوا توصیف کرد. این نقل قول چیز جدیدی نیست اما به خاطر پررنگ شدن نقش بازاریابی محتوا بر سر زبان ها افتاده است.
این جمله اغلب در حیطه بازاریابی محتوا و سئو استفاده میشود.
حالا ممکن است برایتان سوال شود که این جمله اصلا چه معنی میدهد؟ مفهوم جمله نشان میدهد که عامل اصلی موفقیت یک کسب و کار در فضای اینترنت تولیدِ محتوایی منحصر به فرد، با کیفیت بالا، جذاب و مرتبط است. بنابراین شرکتها باید قبل از هر اقدامی در زمینه سئو یا همان بهینه سازی موتور جستجو شروع به تولید محتوای خوب کنند. در بازاریابی محتوا کیفیت محتوایی که تولید میکنید تعیین کننده میزان موفقیت شماست.
افرادی که در حوزه تکنولوژی و رسانه فعالیت میکنند سال ها است میگویند: ”محتوا پادشاه است.“
اما محتوا پادشاه نیست. محتوا هرگز نمیتواند جای تبلیغات را بگیرد. قانون ۲۰/۸۰ در بازاریابی محتوا بدین صورت است که شما باید ۸۰ درصد از زمان خود را به تولید محتوا در مورد نیازهای مشتریان اختصاص بدهید و ۲۰ درصد دیگر را صرف تبلیغات برای محصولتان کنید.
همه در بوق و کرنا میکنند که محتوا پادشاه است. همه میخواهند جایی در این پادشاهی داشته باشند. برندهای مختلف در هر صنعت و حوزهای هرروز در حال تولید و انتشار محتوا هستند.
این ایده به قدری ترویج پیدا کرده که دیگر کسی به کیفیت محتوای تولید شده توجهی نمیکند. برندها، سازمان ها و کسبوکارها در هفته صدها پست منتشر میکنند فقط به خاطر این که میخواهند از قافله عقب نمانند.
ممکن است شما با تولید محتوا تبدیل به یکی از بهترین منابع اطلاعاتی در صنعت خودتان بشوید اما در آن صورت باز هم تاثیر خاصی ایجاد نکرده اید. البته این بدان معنا نیست که محتوای شما به خوبی نوشته نشده یا این که موضوع مناسبی را دنبال نمیکند. علی رغم این که برخی از این محتواهای تولید شده جذابیت بسیاری دارند، مشکل اصلی این است که نمیتوانند توجهی که لایقش هستند را جلب کنند.
در ۹۹.۹ درصد مواقع محتوایی که برندها تولید میکنند هیچ تاثیری روی تصمیم مشتری برای خرید ندارد. درواقع این محتوا ممکن است چندان مورد توجه مشتری قرار نگیرد یا برای او باورپذیر نباشد. بنابراین احتمال اینکه مشتریان صرفا به خاطر محتوای یک برند تصمیم به خرید از آن بگیرند بسیار کم است.
محتوا برای اکثر شرکتهایی که میخواهند با مشتری ارتباط برقرار کنند ملیجک شاه هم نیست چه برسد به خود شاه. تولید محتوا برای آنها در اولویت قرار ندارد. اساسا همه چیزهای خوب و عالی در یک شرکت با ایجاد یک کانال یوتیوب یا یک وبلاگ جدید شروع نمیشوند.
سث گودین معتقد است چیزی که مردم را به سمت شما روانه میکند کالا یا خدماتتان نیست، بلکه استفاده از روابط، داستان سرایی و جادو است که شما را در این امر یاری میکند.
در جستجو کردن، محتوا از اهمیت بالایی برخوردار است. اما سوال اینجاست که آیا سرچ کردن میتواند حداقل در موفقیت چند کسب و کار تاثیرگذار باشد؟ درواقع همه این ها به نوع کسب و کار بستگی دارد. نمیتوان برای همه یک نسخه پیچید. در کل خوب یا بد بودن بازاریابی محتوا بستگی به نوع کسب و کار دارد؛ بنابراین نمیتوان به طور قطع گفت که آیا محتوا شاه است یا نه!؟
درحقیقت محتوا آن زمانی که یک مبحث تازه و نوظهور بود پادشاه محسوب میشد و دقیقا همان زمان بود که تاثیر بسزایی روی سئو یک سایت نیز داشت.
درحال حاضر پادشاه جدید، تولید محتوا توسط کاربر (UGC) است. میزان محتوایی که توسط افراد حقیقی منتشر میشود خیلی بیشتر از میزانی است که توسط شرکت ها و رسانه ها تولید میگردد.
همان زمانی که وارد عصر بی کران رسانهها شدیم و جلب توجه مخاطب به دغدغه اصلی همه بازاریابان تبدیل شد، محتوا از دور خارج گردید. محتوایی که توسط دوستان یا اینفلوئنسرهای مورد تحسین ما تولید میشود خیلی جالب تر، مرتبط تر و باور پذیرتر است.
بهترین هدیهای که شبکههای اجتماعی میتوانند برای بازاریابی به ارمغان بیاورند تولید محتوا توسط مخاطب است. درواقع چیزی که این روزها دنیای بازاریابی را به جلو میراند محتوایی است که توسط مخاطب تولید میشود.
از لحاظ آماری دو سوم تبلیغات برندها توسط مشتریان و مخاطبان آنها انجام میشود.کسانی که داستان برندهای مختلف را برای یکدیگر روایت میکنند و به نوعی بخشی از تیم بازاریابی هر برند نیز محسوب میشوند. واقعیت این است که محتوای تولید شده توسط مخاطبان پادشاه است نه محتوایی که برندها تولید میکنند.
حرف آخر این که بازاریابی محتوا برای این که بتواند بار دیگر تاج و تختش را تصاحب کند به یک طرز تفکر کاملا جدید نیاز دارد. پس تا آن زمان زنده باد پادشاه جدید: UGC (User Generated Content)!